ورزش به تمامي گونههاي فعاليت فيزيكي بدن گفته ميشود كه شركت كنندگان آن ميتوانند به صورت منظم و سازمان يافته يا گاه به گاه در آن شركت كنند و از آن براي بهبود تناسب اندامشان و يا فراهم آوردن سرگرمي و تفريح بهره ببرند.
ورزش ميتواند به صورت رقابتي برگزار شود كه در اين صورت بايد بر پايهي رشته قوانيني كه مورد توافق همگان است، يك يا چند برنده در آن مشخص گردد كه در اين گونه ورزشها شركت كنندگان بايد درجهاي از توانمنديهاي مربوط به آن رشته را دارا باشند به ويژه در ردههاي بالاتر.
هم اكنون با در نظر گرفتن ورزشهاي تك نفره، صدها رشتهي ورزشي وجود دارد. ورزشهاي گروهي ميتواند افراد را در قالب دو يا چند گروه دسته بندي كند و تيمها با هم رقابت كنند. اينكه گونههايي از فعاليتهاي غير فيزيكي وجود دارد كه گاهي آنها را به ورزش نسبت ميدهند.
تعريف ورزش به هدف و منظور از انجام آن بستگي دارد: براي نمونه رقابتهاي شنا كه در برابر هزاران نفر در يك استخر سرپوشيده ويژه مسابقات انجام ميگيرد يك گونه از ورزش بهشمار ميرود در حاليكه شنا در يك استخر معمولي يا در دريا يك تفريح شمرده ميشود. رشتههاي فراواني در ورزش وجود دارند و مردم زمان و هزينه زيادي را چه به عنوان شركت كننده و چه به عنوان تماشاگر صرف ورزش ميكنند. ورزش و ورزش كردن طي ساليان طولاني از قالب يك تفريح و سرگرمي به قالب يك حرفه و فعاليت درآمدهاست و تعداد بيشماري از ورزشكاران حرفهاي در سراسر جهان از طريق ورزش به ثروت رسيدهاند. اين يكي ديگر از خصوصيات ورزش به شمار ميآيد.
امروزه ورزش زنان نيز جايگاه ويژهاي در مجامع بينالمللي پيدا كرده است. واژهي ورزش كه از ديرباز معناي تمرين و ممارست داشت به هنگام تصويب «قانون ورزش اجباري در مدارس» در ۱۶ شهريور ماه ۱۳۰۶ خورشيدي بهطور رسمي به معناي امروزي وارد قاموس واژگان دولتي ايران شدهاست. توسعهي ورزشها با توجه به گذشتهي كامل آنها، مطالب مهمي را دربارهي دگرگونيهاي اجتماعي و دگرگونيهاي خود ورزشها آشكار مينمايند. كشفهاي بسيار مدرني در فرانسه، آفريقا و استراليا دربارهي هنر غارنشينها وجود دارد (براي نمونه لاسكائوكس) كه مربوط به زمان ماقبل تاريخ است اطلاعات زيادي دربارهي جشنهاي مذهبي و رفتار انسانها از آن دوران را در دسترس قرار ميدهد. دانشمندان با كمك تاريخ نويسي كربني دريافتهاند كه پيشينهي برخي از اين منابع به ۳۰۰۰۰ سال پيش باز ميگردد. شواهد مستقيم و كافي دربارهي ورزش از اين منابع بدست نيامدهاست اما ميتوان اين برداشت را داشت كه فعاليتهايي در آن دوران وجود داشته كه برابر ورزش در زمان ما ميشده است. واقعيتهاي هنري و ساختاري وجود دارد كه نشان ميدهد كه در ۴۰۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح چينيها با ورزش و فعاليتهاي شبيه آن سر و كار داشتهاند. بهنظر ميرسد كه ورزش ژيمناستيك يكي از ورزشهاي پرطرفدار و عمومي در چين باستان بودهاست. آثار باقيمانده از فرعونها نشان ميدهد كه تعداد زيادي از ورزشها، شامل شنا و ماهيگيري، بهطور كامل توسعه يافته و تكميل شده بود و بهطور منظمي در چندين هزار سال قبل در مصر باستان انجام ميشدهاند. ساير ورزشهاي مصر باستان شامل پرتاب نيزه، پرش ارتفاع و كشتي گرفتن بود. ورزشهاي ايران يا پرشياي باستان مانند هنر نظامي ايرانيان درزمان زرتشتيان ارتباط نزديكي با مهارتهاي دفاعي و رزمي جنگي داشت.
از رشتههاي ورزشي ديگري كه در پرشيا رواج داشت از چوگان و شمشيربازي سوار بر اسب ميتوان نام برد. در اروپا، علائم باقيمانده از ايرلند باستان شمايلي از آماده كردن جنگاوران براي جنگ را نشان ميدهد كه يادآور ورزش هاكي ايرلندي در عصر حاضر است. پيشينه اين تصاوير به ۱۳ قرن قبل از ميلاد مسيح باز ميگردد. شمار زيادي از رشتههاي ورزشي از قبيل كشتي، دو، بكس، پرتاب نيزه، پرتاب ديسك، راندن گاري در زمان يونان باستان وجود داشتهاند. اين فعاليتها ارتباط فرهنگ نظامي و توسعه ورزش در يونان باستان را نشان ميدهد. از زماني كه يونانيها المپيك را بوجود آوردند، ورزش بخشي از فرهنگ اين كشور شدهاست. بازيهاي المپيك در ابتدا هر چهار سال يكبار در المپيا (دهكده كوچكي در پلئوپونس) برگزار ميشدهاست. از آن روزگار تا زمان حال اين ورزشها بهشكل فزايندهاي سازمان يافتهتر شدهاند و مقررات ويژهاي براي آنها تدوين شدهاست. صنعتي شدن زمان استراحت و تفريح بيشتري براي شهروندان كشورهاي توسعه يافته و درحال توسعه فراهم كرده و باعث شده مدت زمان بيشتري براي ورزش صرف كنند. چه بهعنوان تماشاچي مسابقههاي هيجانانگيز ورزشي و چه بهعنوان شركت كننده در اينگونه رقابتها. اين گرايشها و تمايلها با كارآيي مد يا وسايل ارتباط جمعي گسترده و ارتباطات جهاني وسيع ادامه دارد. حرفهاي شدن در يك ورزش يك مورد و امتياز خاصي شده و بعلاوه بودن آنها محبوبيت و مردمي بودن ورزشها را افزايش داده است، تا آن جا كه طرفداران ورزشها شروع به تبليغ و نمايش ورزشكاران حرفهاي از طريق راديو، تلويزيون و اينترنت كرده اند كه همه آنها در تمرينها و رقابتهاي ورزشي با ورزشهاي آماتور شركت و نقش دارند. فوتبال محبوبترين و مردميترين ورزش در سطح جهان است. آرياييها يكي از شعب مردمان هند و اروپايي بودند. برخي از باستان شناسان معتقد هستند كه ساكنين اوليه آريانها يا آرياييها در قسمت شرقي و جنوب شرقي درياي خزر بوده و برخي ديگر آنها را به مردمان قفقازيه كه به قسمتهاي جنوبي خزر آمدهاند نسبت ميدهند. اينان مرداني بودند كه به عنوان سرباز مزدور زندگي ميكردند. ايشان سربازاني را تشكيل ميدادند كه ميبايست يك روز جانشين امرايي بشوند كه خود در خدمت ايشان بودند. بنابراين آريانها مردماني قوي، سلحشور و صحرا گرد بوده و كار عمده شان پرورش حيوانات اهلي و شكار و سواري و تيراندازي بودهاست. ورزش و تقويت قواي بدني و مهارت در جنگ و سواري و تيراندازي و راهپيمايي از اصول متداول اين مردم بودهاست قومي كه دائما در حال كوچيدن و منازعه با بوميهاي محلي بوده و به قهر و غلبه زمينها و كشتزارها را تصاحب ميكرده قطعا بايد چالاك و سلحشور و بردبار و قوي اندام باشند. اين مردم بهتدريج شهر نشين شده و ده و شهر و قصبه بوجود آوردهاند از وقتي كه آريانها شهر نشين شدند هميشه مورد هجوم شعبه ديگر آرياييها (سكاها) واقع شدند. قبل از تشكيل دولت ماد، آريانها به شكل ملوك الطوايفي ميزيسته و رئيس هر خانواده با قدرت كامل خانواده را اداره ميكرد، و در مواقع جنگ يكي از رؤساي اين خانواده فرماندهي لشكر را به عهده ميگرفتند كه بعدا مقام سلطنت از همين اختيارات به وجود آمد. در آن زمان هيچ يك از امراء و سلاطين قدرت رئيس خانواده را تهديد نميكردند. از قرن نهم قبل از ميلاد سه تيره بزرگ آريايي در سرزمين ايران به حكومت رسيدند، در مشرق باختريها، در مغرب مادها و در جنوب پارسها. آن چه از اخلاق و آداب اين زمان روشن است حالت آمادگي قوم آريايي براي حركت و جنگ و دفاع بوده و در اين عصر كشت غلات كاملا مرسوم شده و در دهات و قصبات مزارع رونق بيشتري يافتند. تربيت حيوانات اهلي را عملي ساخته و اسب و سگ از نظر فوايدي كه در جنگ و سفر و حضر و نگهباني رمه و گله داشتند بيشتر اهميت داشت. روحيه ورزشكاري: تحريك و تحرك بخشيدن به ورزشها اغلب يك حالت و وسيله بياد ماندني نميباشد. براي مثال، پيشقدمان دريانوردي و قايق راني اغلب ميگفتند كه اغلب مسابقه قايقهاي باد شونده به معني تحريك بخشيدن به مهارتهاي يادگيرندگان قايق راني و دريانوردي است. اما با وجود اين، اغلب مهارتهاي محرك براي افزايش قابليت كارآيي و عملكرد در موقع رقابت بيشتر از يادگيري با هم ادغام ميشوند. روحيه ورزشكاري يك روحيه يا حالتي را بيان ميكند كه از آن فعاليت يا رقابت بخاطر خود آن لذت ميبرند. اين حالت عاطفي معروف توسط خبرنگار ورزشي به اين صورت معني ميشود كه مهم نيست كه شما برنده يا بازنده شديد بلكه اين مهم است كه بازي را انجام دادهايد.
و شعار المپيك مدرن كه توسط بنيان گذار آن پيير د كوبرتن اين است: مهمترين چيز اين نيست كه برنده نشديد اما اين است كه شما شركت كرديد، نمونههايي از بيان اين حالت عاطفي مناسب هستند. اما اغلب فشار براي رقابت يا يك تمايل فردي براي احراز كارآيي مانند فشار و زور تكنولوژي ميتواند بر بازي لذت بخش و رقابت عادلانه توسط شركت كنندگان تاثير بگذارد. افراد مسئول براي فعاليتهاي تفريحي اغلب در جستجوي شناخته شدن و كسب احترام در ورزشها هستند كه با پيوستن به فدراسيون ورزشها مانند كميته بين المللي المپيك يا با تشكيل هيئت منظم و قانوني اقدام به اين كار ميكنند. دراين صورت ورزشها از حالت تفريحي به حالت رسمي عوض ميشوند: در ارتباط با اعضاي جديد اخير از قبيل دوچرخه سواران، كوهنوردان برفي، و كشتي گيران هستند بعضي از اين فعاليتها جنبه عمومي و همگاني دارند اما شكل گيري غير يكسان در فرمهاي مختلف براي مدت زمان طولاني دوام داشته است. در حقيقت، مقررات رسمي ورزشها در ارتباط با زندگي مدرن و توسعه فزاينده است. روحيه ورزشكاري، تحت هر اسمي مربوط به رفتار رقابت كننده در قبل، در طي و بعد از رقابت ميباشد. نه تنها اگر يك ورزشكار برنده شود بايد روحيه ورزشكاري خوبي داشته باشد و آن را حفظ كند بلكه اگر او ببازد بايد همچنين اين روحيه را حفظ كند. براي مثال در فوتبال روحيه ورزشكاري چنان ملاحضه شده است كه براي معالجه يك ورزشكار زخمي از طرف مقابل توپ را به بيرون از زمين بازي شوت ميكند كه امكان معالجه او را فراهم سازند. بهطور دوجانبه تيم ديگر انتظار دارد كه توپ را در موقع پرتاب به داخل زمين بازي دريافت كند. خشونت در ورزشها شامل رد شدن از روي خط رقابت عادلانه و ايجاد خشونت و دعوا است. ورزشكاران، مربيان، طرفداران آنها و والدين بعضي وقتها رفتار خشونت آميز را بر عليه افراد يا املاك و تاسيسات در نمايش ناراحتي از عادلانه بودن نمايش، احاطه طرف مقابل و عصبانيت يا جشن و سرور در پيش ميگيرند.
منبع : islamic-family